هوالجمیل
به هر جا ، دشمنان کردند برپا سنگری دیگر
وطن شد متحدتر، با توان برتری دیگر
عدوی فتنهپرور خوب میداند که در ایران
به هرجا خیبری سازد ، بر آید حیدری دیگر
وطن بوده ز عهد باستان، مهد تمدنها
و در هر برگ عمرش میدرخشد گوهری دیگر
بُود فرزانگی، ایرانیان را خصلت و جوهر
ولی دارند در دشمنستیزی جوهری دیگر
اگرچه خلق ایران کُشته هر دیو تجاوزگر
طمع امّا نَوَرزیده به خاک کشوری دیگر
پر از اسطورهی سرخ است روح سبز ایرانی
ولی در رزم دارد اسوهی جنگاوری دیگر
بُود خون خدا پیوسته جاری در رگ امت
که میسازند برپا از حماسه ، محشری دیگر
جهانخواران طمع دارند بر این خاک پر نعمت
که دائم فتنه میکارند با شور و شری دیگر
ولی در گور خواهد برد، دشمن، آرزوهایش
که ایران مهد شیران است و دارد سروری دیگر
چو باشد ملک ایران خیمهگاه منجی عالم
همیشه دارد از امداد غیبی لشکری دیگر
ز ایثار شهیدان، بیمه شد امنیت میهن
که دارد از تبار جاننثاران، رهبری دیگر
خداوندا جهان را پر کن از صلح و خردمندی
و بر ایران عطا فرما ز وحدت افسری دیگر
والسلام
محمد حسین صادقی
زرقان فارس – 25 آبان 1395
هوالجمیل
شبیخون به خود
به میهن شبیخون نزَد دشمن دون
به خود میزند امت ما ، شبیخون
فرستاده دشمن بسی ماهواره
که از هم بپاشد بسی عقد و کانون
ولیکن نشد وارد خانهی تو
به زور و به اجبار ، آن دیو ملعون
تو خود میبری دشمنت را به خانه
و ناموس خود میسپاری به آن دون
تو خود میسپاری جگر گوشههایت
در امواج افسون به جلاد صهیون
تهاجم نموده است دشمن به نرمی
به گرمی تو هم میپذیریش ، بی چون
تو را میدهد چونکه ابزار شهوت
به اغوای او میشوی مست و مفتون
نه تنها نداری ز دشمن شکایت
که حتی از او میشوی شاد و ممنون
کلید درونت سپردی به دشمن
و رفتی تو از هستی خویش، بیرون
به نام رهائی به نام تمدن
چرا میزنی بر دل خود شبیخون
فراموش کردی به اغوای دشمن
شهیدان فکّه ، طلائیه ، مجنون
کجا رفت عزم دفاع مقدس
خوشا یاد بستان و اروند و کارون
خوشا یاد مردان از جان گذشته
که گشتند در راه ما غرقه در خون
طلب کن ز روح شهیدان بصیرت
که بر هم زنی فتنهی دشمن دون
والسلام
محمد حسین صادقی
زرقان فارس – آبان 1395
هوالجمیل
چکامهای برای وطن عزیزم ، ایران سربلند
***
وطن ای مادر زیباسرشتم – که باشد دامن سبزت ، بهشتم
ز بس خون داده بهرت خلق عاشق – شده دامان تو دشت شقایق
حماسه ، مشق سرخ کودکانت – و فهمیده بُود هر نوجوانت
عقاب آسمانهایت ، فراوان – همه در جانفشانی مثل دوران
غرور مردمانت ، آریائی است - و در ایثار و غیرت ، کربلائی است
تمام نیکمردانت ، چو کورش - تمام جاننثارانت ، سیاوُش
نبرد عاشقانت ، مرتضائی – دل هر پهلوانت ، پوریائی
پُر است از آریوبرزن ، سپاهت – پُر از عباس و قاسم ، خیمهگاهت
تمام مرزهایت ، پُر ز چمران – تمامی مرد جنگ و عشق و عرفان
پُر است از آرش و رستم ، دیارت – و اکبرهای پرُدل ، جاننثارت
جوانانت ، همه دریای غیرت – چنان خرازی و جاوید و همت
شهامت ، شیوهی رزمندگانت – شرف ، شرمندهی آزادگانت
رشادت ، والهی جانبازهایت – شجاعت ، خصلت سربازهایت
چنان امالبنینهای وفادار - زنانت ، شیرپرورهای پیکار
ز عزم مردم دریادل تو – بُود امن و امان هر ساحل تو
***
وطن ای مظهر ایثار و پیوند – به ایمان شهیدان تو سوگند
گر آید خیل دشمن در خلیجت - فنا گردد به گرداب بسیجت
تمام مردمانت از دل و جان – فدا کردند در راهت ، جوانان
همه ، اقوام و ادیان و مذاهب – تو را یارند در دفع اجانب
که کل خلق ایران حقپرست است – و خصم از وحدت ما در شکست است
چو شد حُبالوطن ، ایمان خَلقت – دفاع از تو بُود پیمان خَلقت
***
وطن ای جلوهگاه عشق و ایمان – که داری فرّ و شوکت از شهیدان
گدازان گر شود آتشفشانت – به آتش میکشاند دشمنانت
***
وطن ای مادر پر عشق و احساس - که باشد خلق تو شیدای عباس
چو داری اینهمه گُرد علمدار – نداری غم ز شمران جهانخوار
***
وطن ای مهد خونین دلیران – که باشد نام زیبای تو ، ایران
اهورائی است نام سرفرازت – فدای پرچم در اهتزازت
سه رنگ پرچمت دارد اشاره – به عشق و صلح و جانبازی ، هماره
چو بیند خلق ایران پرچم تو – بریزد اشک ، از شوق و غم تو
***
وطن ای ملک سلطان خراسان – که بر خلق تو دارد لطف و احسان
چو بر بابالحوائج میزبانی – مصون از فتنهی بیگانگانی
***
وطن ای تاج فخر و آبرویم – ز حق باشد همیشه آرزویم
که در راه کمال و اقتدارت – نمایم جان ناقابل ، نثارت
***
وطن ای وعدهگاه حقپرستی – که هستی اردوی موعود هستی
الهی در پناه و لطف یزدان – بمانی مقتدر در کل دوران
وجود بینهایت سینهچاکت – فدای دین و خلق و آب و خاکت
والسلام
محمد حسین صادقی
زرقان فارس – آبانماه 1395