هوالجمیل
مصادیق دور شدن از راه شهدا
بقیه در ادامه مطلب
هوالجمیل
داستان-خاطرهای از شهید ابوالفضل صادقی
تازه بحث گل انداخته بود و داشت طرفدار پیدا میکرد: یکی میگفت: بچههای مردم را میبرن دستهدسته به کشتن میدن اسمشون هم میذران شهید.
یکی دیگه می گفت : اونقدر توی گوش این بچههای بسته زبون درباره بهشت میخونن که از دنیا سیر میشن و خودشون رو میدن دم تیر بلا.
بقیه در ادامه مطلب
هوالجمیل
ضرورت شناخت شهدا
سی سال از انقلاب گذشته و دیگر حرف زدن درباره آن بویژه برای نسل جدید بیربط و نامفهوم است. از نظر نسل جدید، انقلاب موضوعی بود که جبراً اتفاق افتاد و تمام شد ولی نسل ما هرگز نمیتواند آن خاطره را فراموش کند.
چگونه ممکن بود شاهی با آن همه قدرت جهنمی و آن همه سرکوب و سانسور و خفقان و ظلم و آن همه ثروت و منابع ملی و آن همه پشتیبان خارجی، به این سادگی سرنگون شود. شاهی که در حضور تمام شاهان و رئیس جمهورها در جشنهای دو هزار و پانصد ساله با آن همه ابهت و شوکت و تشریفات و ولخرجی بالای سر کورش ایستاد و گفت: کورش بخواب که ما بیداریم و خود را بعنوان یک چهره مقتدر و ثروتمند و مدبر در جهان مطرح کرد چگونه ممکن بود توسط عدهای پا پتی مثل ما سرنگون شود.
پاسخ این راز را باید در گلزارهای شهدا جستجو کنیم.
سرنگونی صدام هم همینطور بود و باز رازش را باید در گلزارها به تماشا بنشینیم.
از نظر بعضی از افراد نسل جدید، شهدا افراد ساده و مظلومی بودند که الکی کشته شدند و حالا باید فقط نسبت به آنها ترحم داشته باشیم. نه ، اینها دو طاغوت بزرگ را سرنگون کردند. اینها جلوهگاه عشق و قهر و شجاعت و رشادت و غیرت و جوانمردی یک امتند. اینها قلب این امتند و ما اگر دنبال سربلندی و عزت و اقتداریم باید آنها را باز شناسیم و از زندگیشان درس بگیریم.
والسلام - بهمن ماه 1388 - زرقان فارس