هوالجمیل
شبیخون به خود
به میهن شبیخون نزَد دشمن دون
به خود میزند امت ما ، شبیخون
فرستاده دشمن بسی ماهواره
که از هم بپاشد بسی عقد و کانون
ولیکن نشد وارد خانهی تو
به زور و به اجبار ، آن دیو ملعون
تو خود میبری دشمنت را به خانه
و ناموس خود میسپاری به آن دون
تو خود میسپاری جگر گوشههایت
در امواج افسون به جلاد صهیون
تهاجم نموده است دشمن به نرمی
به گرمی تو هم میپذیریش ، بی چون
تو را میدهد چونکه ابزار شهوت
به اغوای او میشوی مست و مفتون
نه تنها نداری ز دشمن شکایت
که حتی از او میشوی شاد و ممنون
کلید درونت سپردی به دشمن
و رفتی تو از هستی خویش، بیرون
به نام رهائی به نام تمدن
چرا میزنی بر دل خود شبیخون
فراموش کردی به اغوای دشمن
شهیدان فکّه ، طلائیه ، مجنون
کجا رفت عزم دفاع مقدس
خوشا یاد بستان و اروند و کارون
خوشا یاد مردان از جان گذشته
که گشتند در راه ما غرقه در خون
طلب کن ز روح شهیدان بصیرت
که بر هم زنی فتنهی دشمن دون
والسلام
محمد حسین صادقی
زرقان فارس – آبان 1395