پیر دلاور ما
میداند اسم اعظم پیر دلاور ما
فریاد سرخ خون است فریاد رهبر ما
جلادهای تاریخ با دشنههای خونین
در جشن خون گریزان از خاک کشور ما
ای کور دل بپا خیز دنیا به لرزه آورد
گلبانگ با شکوه الله اکبر ما
ببران کاغذینند این ملحدان دلقک
بر لب چگونه آرند نام ابوذر ما
این مغزهای بیمار بگذار تا بسوزند
در شعله حقیقت بر لوح باور ما
تاریخ ما نوشتند روز نخست با خون
رنگین ز خون عشق است دیوار سنگر ما
ای هم نبرد هشیار بنگر که باز دارند
انبوه لاشخورها، پرواز بر سرما
هم سنگر بزرگم بیدار باش بیدار
با رنگ دیگر آمد اهریمن از در ما
بر قله های ایثار با اختران خاکی
شعر ظفر بخواند خورشید خاور ما
سد سپاه دیوان با سیل خون شکستند
در سنگر خدایی یاران دیگر ما
نصرالله مردانی