هوالجمیل
محبوس بیگناه سیاهچالها
سالها، بی گناه و بی خطا، حبس انفرادی در سیاهچال کوچک و نمور و متعفن و تاریکی که شب و روزش یکی بود و هیچ روزنه ای به بیرون نداشت و حتی هوای آن عوض نمیشد، سلول و محبس و زندان نه، بلکه سیاهچال به معنای واقعی کلمه یعنی دخمه ای تنگ و تاریک در عمق زمین آن هم نه روزها و ماهها بلکه سالها و بقولی حدود چهارده سال در چند سیاهچال.
تصورش را بکن، اصلا مخ آدم سوت می کشد حتی با تصور آن آدم احساس خفگی می کند، با بدترین شکنجه های روحی و کمترین و بدترین غذا و گاه و بیگاه در همین سیاهچالها در غُل و زنجیر.
این شاید وصف ناقصی باشد از احوالات زندانی مشهور و معصوم و بی گناه و بی خطای تاریخ در بغداد حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفرٍ الکاظم علیهم السلام و شاید یکی از دلائل باب الحوائج بودن آن حضرت صبر و تحمل همین بلاها و گرفتاریهای طاقت فرسا باشد که شهادت پیش آن مصائب عظیم، شیرین ترین و دلنشین ترین پدیده است....
اللهم العن هارون الرشید و اولین تا آخرین ظالم در حق محمد و آل محمد، صلوات الله علیهم اجمعین.
السلام علیک یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ أَیُّهَا الْکَاظِمُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلاَنَا ، إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ....
اما در عین حال، هیچ روزی مثل عاشورای تو نبود، بدون شک او هم در سیاهچال بارها روضه گودال را تنها برای خود خوانده و ز داغ جانگدازت گریسته بود ای ارباب بی کفن...
لا یوم کیومک یا با اباعبدالله.....
و سیعلم الذین ظلموا اَیَ منقلبٍ ینقلبون...
هوالجمیل
سلام
شب قدر و شب راز و نیاز است
در رحمت به روی خلق باز است...
التماس دعا از تمام عزیزان
13/2/1400 شب 21 رمضان 1442
زرقان
هوالجمیل
زیباترین روز خدا
تقدیم به عاشقان مولای کریم، امام حسن مجتبی علیه السلام
بگذار تا سازم عیان ، رازی عظیم و جاودان
باشد که مثل قدسیان ، از جان بدانی «قدر» آن
رازی که باشد از ولا ، زیباترین روز خدا
روز سُرور کبریا ، نوروز جمع قدسیان
روزی که در دور جهان ، هرگز نیامد مثل آن
از شادی و عیش عیان ، در حلقه کروبیان
روز نشاطی بی بَدل ، روزی پر از عشق و غزل
روزی که دارد در بغل ، حجم زمین را آسمان
روزی نه قدر سالها ، در لیلةالقدر زمین
روزی که «قدر» آن بُود ، افزونتر از عمر زمان
در نیمه ماه خدا ، شد از نشاط مصطفی
در عالم امکان به پا ، شکر و سپاس و امتنان
روز نشاط حیدر و زهرا و ختمالمرسلین
در جشن میلاد حسن ، آن سید باغ جنان
روزی که آمد در جهان ، آن اولین کوثرنشان
اعجاز کوثر شد عیان ، در پیش چشم انس و جان
روزی که خیل دشمنان گشتند خوار و منفعل
روزی که شور و شوق حق ، پر کرد قلب دوستان
محض وجود مصطفی ، افلاک گردیده به پا
باشد نشاطش بر مَلا ، در سینه افلاکیان
باشد نشاط این سه گل ، دلشادیِ جمع رُسُل
زینرو خدای جزء و کل ، بخشد عطای بیکران
هرچند میلاد مهان بوده پر از شور و شعف
مانند این اما نشد ، هرگز پیمبر شادمان
زیبائی حق جلوهگر ، باشد در این نیکو سِیَر
گردیده نام این پسر ، آرام جان شیعیان
ای اولین سبط نبی ، در باغ زهرا و علی
ای آنکه در میلاد تو ، بَهجت بُود در کهکشان
بر قلب ما هم کن عطا ، عطری ز آغوش خدا
تا گل کند آمال ما ، در دولت صاحب زمان
والسلام
ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی
زرقان فارس