هوالجمیل
دوستان عزیز سلام ؛ از آنجا که این وبلاگ دیگر آپ نخواهد شد ، خواهشمندم نظرات شریفتان را در قسمت «نظر دهید» ننویسید، چون شرمند? بی پاسخ ماندن آنها خواهم شد ولی از طریق ایمیل زیر کماکان در خدمتتان هستم. والسلام - ارادتمند همیشگی – محمد حسین صادقی 09176112253
Dear Friends
Since this weblog will not be updated anymore, please send your comments only via the above Email - Yours truly : Sadeghi, M.H.
غزل خداحافظی
دوستان سلام
از اینکه مجبورم برای مدتی یا همیشه ، این خان? مجازی را ترک و با شما خداحافظی کنم ناراحتم اما خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که در این دنیای بی در و پیکر اینترنت مرا با شما خوبان آشنا کرد و به هم پیوند داد و امیدوارم که در دنیا و آخرت هم، زندگی ما را به خوبان و صالحان لینک دهد و با آنها محشور سازد. ان شاء الله
مطمئن باشید که در این ایام هجر، دلم برای شما و نوشته های زیبایتان تنگ میشود و البته سعی میکنم در هر فرصتی دوباره به شما همسایگان آشنا و ناشناس مجازی سر بزنم و صل? رحم بجا آورم و در مناسبتهای مختلف هم از طریق ایمیلتان سلامی و پیامی بفرستم ، شما هم اگر و پیام و مطلبی دارید از طریق هدهد مجازی زیر مرا مشمول الطاف و محبتهای خود قرار دهید:hodhodzar@gmail.com ودر قسمت «نظر دهید» پیام نگذارید چون شرمند? بی پاسخ ماندن آنها میشوم.
من اگرچه چندین سال به اقتضای نیاز شغلی با اینترنت سر و کار داشتم ولی اولین و مهمترین وبلاگ رسمی خود را در قلمرو آفتاب شروع کردم که دربار? برادر رشید و شهیدم ابوالفضل است. ولی پس از آن مجبور شدم وبلاگهای دیگری هم ایجاد کنم که برای دوتا از آنها زحمت زیادی کشیدم : یکی وبلاگ و باران که شعر نگاه من است و دیگری اورانیوم عشق که به زبان انگلیسی است. بقی? وبلاگهای داخلی و خارجی را فقط برای کنجکاوی و کسب اطلاع از خدمات و سرویسها و عملکردهای آنها و پاسخ به سؤالات تلفنی و حضوری و اینترنتی بعضی از دوستان ایجاد کردم که هر کدام چندین پست آزمایشی هم بیشتر ندارند و الان هم (مثل خان? اشباح!) متروکه اند.
یکی از دلائل این خداحافظی این است که کار من نویسندگی و ترجمه و نشر است و بعضی وقتها که مشغل? کاری زیاد میشود ، زندگی عادی را بر هم میزند و البته این خود ، یک نوع زندگی زیبا و دوست داشتنی است که آگاهانه از اول عمر انتخاب کرده ام (هرچند به کارهای دیگر هم اشتغال داشته ام ولی مهمترین دلمشغولی ام همیشه نویسندگی و ترجمه بوده است) و دلیل دیگر این وداع هم ، شاید مهاجرتی است که در پیش دارم.
پس از تقریباً بیست سال قلمزنی اینک حاصل کارم همین چند وبلاگ است که نمایانگر زوایای پنهان و آشکار روحم هستند و چندین کتاب منتشر شده و مقدار زیادی دستنوشته های پراکنده که متأسفانه قسمت زیادی از آنها به همراه کتابخان? شخصی ام و مدارک و نامه های جبهه و عکسهای تاریخی شهرم و دستنوشته های دوستان و لوحهای یادبود جشنواره ها و غیره توسط ریشنیزهای زرقانی (موریانه) از بین رفته و معدوم شده است.
فکر نمیکنم دیگر حرفی برای گفتن باقی مانده باشد جز اینکه همراه خداحافظی بگویم : به امید دیدار