هوالجمیل
صداو سیما و بتسازیهای مدرن
دیگر با وجود صدا و سیمای مرکز، تعجب نمیکنم وقتی داستان بتسازها و بتپرستهای جاهلی را میشنوم. داستان آنهائی که با دست خود بتی میساختند و آن را میپرستیدند و آن را تبلیغ میکردند و برایش میجنگیدند و حتی فرزندانشان را به پای آنها با افتخار قربانی می کردند اینک در هیئت و جلوهای دیگر بنام جاهلیت مدرن و متمدن بر بشریت و مردمان کشور ما رخ نموده و دریغ که تمام بت شکنان این قوم در گلزارهای شهدا آرمیده و به فراموشی سپرده شدهاند.
صدا و سیما با توجه به ماهیت وجودیاش، بتهائی در زمینههای مختلف میسازد و ناخواسته (یا خواسته) تحویل بتخانههای جدیدی به نام نشریات زرد میدهد و هرروزه میلیونها جوان و نوجوان ساده و پاک و پریشان را به بازار بتفروشان میکشاند و آنها را در حسرت ستاره شدن می سوزاند. اگر قرار است مردم بتپرست باشند بهتر است به جای چندین بت بزرگ، میلیونها بت کوچک و قابل تعویض در دسترس داشته باشند و مردم هر شهر و محله و قریهای بت خودشان را بپرستند. می دانم اولین کسانی که با این برنامه مخالفت میکنند همان بتهای قدرتمندی هستند که روزی بیجان بودند و با ید بیضای بتسازان پایتخت جان گرفتند و صدا و سیما و فرهنگ مردم را در انحصار خود درآوردند و دیگر هیچکس حتی خود بتتراشان هم نمیتوانند با آنها در بیفتند و به خلوتخانهی آنها راه یابند. بتهائی که از سر و کول هم بالا میروند و برای نابود کردن بتهای دیگر و مطرح کردن خود و در معرض تماشا و ستایش قرار گرفتن و دستمایهی نشریات زرد شدن از هیچ کوششی، حتی تهمتهای ناموسی به یکدیگر دریغ نمیکنند.
ممکن است متولیان امر بگویند که میخواهیم با رسانهها و شبکهها و ماهوارههای خارجی مقابله و رقابت کنیم و مردم را به هر قیمتی پای رادیو تلویزیون بنشانیم ولی خودشان هم میدانند که نمیتوانند با مافیای شهوت و تجارت سکس رقابت کنند و رقبا بخاطر این وسیلهی شیطانی و استثمار زن و سیاستهای بردهداری جدید، قابل رقابت نیستند. پس بهتر است که به فکر اینگونه رقابتها نباشیم.
دیگر زمان شعار دادن گذشته و اینکه فقط بگوئیم «صدا و سیما مسئولیت عظیمی به گردن دارد» هیچ دردی را دوا نمی کند باید به فکر راهکارهای اجرائی (آهسته و پیوسته) بود و یکی از این راهکارهای ساده که نیاز به مطالعه و برنامهریزی و مدیریت بیشتری دارد همین تمرکز زدائی در برنامههای هنری و فرهنگی است که صدا و سیما در رأس آن قرار دارد، صدا و سیمائی که بر خون مطهر انقلابیون و شهدا و جانبازان و ایثارگران بنا شده و ظاهراَ خودش را ذوب در ولایت قلمداد میکند.
البته همان زاویه دیدی که پایتخت نشینها نسبت به استانها دارند، مراکز استانها هم نسبت به شهرستانها و بخشها و روستاها دارند. برنامه تمرکززدائی از پایتخت، نه فقط هزینهبر نیست بلکه بخاطر صرفهجوئی در تولید برنامههای سنگین و کوتاه کردن دست واسطهها و.... میتواند یکی از راههای بزرگ درآمد برای صدا و سیما که همیشه از نداشتن بودجه مینالد باشد.
تقریباَ سی سال از انقلاب میگذرد ولی هنوز اکثر بودجهها و برنامهها در پایتخت مستهلک میشود و رسم ملوکالطوایفی هنوز در ذهن و قلب برنامهریزان ـ بویژه بخش فرهنگی و صدا و سیما جاری است و اینچنین است که من هم مثل میلیونها ایرانی دیگر حالم از این کلمهی طاغوتی و متکبرانهی «پایتخت» به هم میخورد.
مهمترین طرحی که همیشه در ذهن داشتهام تمرکز زدائی از حوزههای مختلف صدا و سیما مخصوصاّ طنزهای نود قسمتی شبانهی تلویزیون است. به این طریق که با یک فراخوان عمومی و ممتد و ترسیم خط مشی و سیاستها و چارچوبها و غیره از گروههای طنز تمام شهرها و بخشهای کشور (که کم هم نیستند و دستشان کوتاه است و خرما بر نخیل) خواسته شود که یک برنامهی طنز تولید و جهت ارزیابی ارسال نمایند و نهایتاَ تولیداتی که از کیفیت مورد نظر برخوردارند در ساعت معینی پخش شوند. با اینکار جلو هزینههای گزاف و باندبازیها و ستارهسازیهای کاذب گرفته میشود و به تمام استعدادهای نهفته اجازهی بالیدن و شکوفائی و ابراز وجود و احساس مفید بودن داده میشود و... البته این فقط دورنمای طرح است و نیاز به طرحهای توجیهی و اجرائی دارد و از عهدهی استانها خارج است ولی مدیران استانی میتوانند از مرکز چنین خواستهی به حقی داشته باشند اگر.....
والسلام
محمد حسین صادقی
قم - عید قربان 1427- دهم دیماه 1385
هوالجمیل
عنقای لاهوت
ای نسیمی وقت آن شد کز دم روحالقدس
نفخهای چون صور اسرافیل در عالم دمی
مروری اجمالی بر زندگی عارف شهید سید عمادالدین نسیمی
.........................................
دوستان : سلام
وبلاگ ابوالفضل با موضوع بالا، آپ شد.
منتظر دیدارتان : حسین
http://www.abolfazl-s.blogfa.com