هوالجمیل
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام و ادب خدمت شما دوست گرامی
احتراماً ، انتشارات هدهد در راستای اهداف و برنامههای فرهنگی خود در نظر دارد گلچین اشعار شاعران نسل جدید را در زمینهی
عرفان اجتماعی و اجتماع عرفانی
که با الهام از فرهنگ عاشورا و حماسههای دفاع مقدس سروده شدهاند گردآوری و منتشر نماید. لذا از تمام عزیزانی که آثاری در این زمینه دارند (و یا خواهند سرود) دعوت میشود که پنج نمونه از اشعار خود را حداکثر به همراه عکس و شماره تلفن همراه و زندگینامه به ایمیل hodhodzar@gmail.com ارسال فرمایند تا اقدامات بعدی برای درج اشعارشان در گلچین ادبی مورد نظر صورت گیرد.
در ضمن اگر هرگونه سؤال در مورد چاپ کتاب و امور نشر و پخش داشته باشید، میتوانیم به عنوان یک مشاور صدیق تمام اطلاعات علمی و تجربی خود را در اختیارتان بگذاریم.
والسلام
مدیر انتشارات هدهد
محمد حسین صادقی
همراه : 09176112253
هوالجمیل
آه چراغها
تا خیمه زد به عرصه، سپاه چراغها
ظلمت گریخت از سر راه چراغها
شد کاروان نور روان سوی آفتاب
در موکبی به همره ماه چراغها
در حجم شب خلید هزاران شعاع نور
از انعکاس برق نگاه چراغها
دنیا سیاه بود و ز مهتاب بی نصیب
در خود اگر نداشت پگاه چراغها
در هر دیارِ شبزدهای، ایستاده بود
صدها مناره، چشم به راه چراغها
یلدای روزگار اگر بی مناره بود
میشد اسیرِ خصم سیاه چراغها
هرجا عبور کرد دمی کاروان نور
شد قلب خلق پشت و پناه چراغها
رُعبی عظیم در دل ظلمت بپا نمود
فوارههای حشمت و جاه چراغها
با حیله سد نمود ره نور، دیو شب
در هم شکست قلب سپاه چراغها
لب تشنه شد شهید و به ویرانه ناپدید
در روزگار شب زده، شاه چراغها
جز بذل نور و روان سازی عبور
در شام تیره، چیست گناه چراغها
هرگز نگشته نور خموش از هجوم باد
بس فجر نور رُسته ز آه چراغها
والسلام
والسلام – محمد حسین صادقی (غلام) – زرقان فارس
---------------------------
میثاق
در مدح و منقبت و رثای حضرت احمد بن موسی (ع) – شاهچراغ
چون حضرت احمد بن موسی
شد راهیِ طوس ، با تَولّا
همراه شدند با جنابش
یاران و برادران مولا
در طول مسیر ، خیل عشاق
پیوست به کاروان آنها
گردید گروه جاننثاران
در این حرکت مثال دریا
دریای دلاوران عاشق
گردید روان به کوه و صحرا
این قافله بود غیر جنگی
نی لشکر جنگی توانا
مردان و زنان سالخورده
بود اسلحهشان فقط مدارا
بودند ولی به زعم دشمن
این جمع ، به کودتا ، مهیا
احساس خطر نمود دشمن
از دیدن این گروه شیدا
گفتند : اگر ، به هر دیاری
افزوده شود به جمع آنها
یک لشکر بیکران شود جمع
اطراف «رضا» ز پیر و برنا
آنگاه به یک اشارهی او
سازند نگون اریکهی ما
این ترس که در دل حکومت
زلزال نموده بود بر پا
شد باعث حمله و شبیخون
بر قافلهی عراق و بطحا
با کل توان ، سپاه ظلمت
سد کرد مسیر سبز دریا
شد حمله به کاروان زُوار
در خطهی فارس ، بی مهابا
شد کرب و بلا بپا دوباره
در خاطرهی سپاه گلها
شد کشته گروه بیشماری
از هیئت زائران مولا
جنگید ولی چنان اباالفضل
در معرکه ، احمد بن موسی
با حیلهی دشمنان ولیکن
محصور شد آن هژبر هیجا
او یکتنه با سپاه فتنه
جنگید و گرفت جان اعدا
شد کشته ولی به حیلهی خصم
آن عاشق بیقرار و تنها
افتاد ز پا چنان صنوبر
آن قامت سبزپوش رعنا
آن شمس ولا پس از شهادت
شد دفن به کومههای اِخفا
شد دفن ولی به روزگاران
از او اثری نبود پیدا
با اذن خدا به وقت موعود
شد مرقد و مشهدش هویدا
شد قبلهی اهل عشق و عرفان
آن مرقد اطهر و معلی
*****
او بوده بزرگ خانواده
بعد از پدرش ، امام موسی
بوده پدرش به حبس دائم
از حیلهی غاصبان رسوا
در عُسرت اهلبیت کاظم
احمد شده سرپرست آنها
لیکن به رضا نموده بیعت
آن اسوهی زهد و علم و تقوا
دارد چو رضا علاقهای خاص
معصومه به این امیر دانا
هم بوده مدافع ولایت
هم ارشد اهلبیت موسی
در دورهی هجرت رضا نیز
داده به جواد او تسلا
بودهاست جواد در مدینه
در نزد عمو ، به هجر بابا
*****
او نور خداست در دل شب
مانند تمام آل زهرا
زیباست تلؤلؤ وجودش
در پهنهی عرش رب یکتا
در بیعت این امیر عشق است
آئینهی فکر نسل فردا
در خواب جهان خفته جاری است
اندیشهی او چو رود رؤیا
صلح است و صفا ارادهی او
تا حشر ، به اذن حق تعالی
یا رب به ولایت ائمه
کن غصهی شیعه را مداوا
غرقیم میان غصه و غم
داریم دلی پر از تمنا
حاشا که دورن ما بمیرد
میثاق تَوّلی و تبرا
از عطر گل ولایت عشق
اندیشهی شیعه گشته زیبا
ما لایق عاشقی نبودیم
معشوق به ما نمود القا
دلدادگی و جنون عشاق
در روز ازل شدهاست امضا
گشته دل ما به عشق ، زنده
از یُمن وجود این مسیحا
شیراز شده چو باغ فردوس
از برکت احمد ابن موسی
ای زائر عشق ، نور دل را
از شاهچراغ کن تمنا
ای دل بطلب هر آنچه خواهی
از حاتم اهلبیت طاها
آزادی یکهزار بَرده
ثبت است به نام آن توانا
سرلوحهی سبز مکتب اوست
آزادی بردگان دنیا
داریم ولیک ما غلامان
از حضرت او ، چنین تمنا :
ای شاهچراغ ، در دو دنیا
آزاد نکن ز خود دل ما
والسلام – محمد حسین صادقی (غلام) – زرقان فارس
---------------------------
چند رباعی نذر حضرت احمد ابن موسی
تقدیم به پیشگاه مقدس حضرت احمد ابن موسی ، شاهچراغ (ع) در ایام ولادت حضرت ثامن الحجج ، امام رضا (ع) و حضرت فاطمه معصومه (س)
در حق بشر هیچکس این داد نکرد * تاریخ بجز تو از کسی یاد نکرد
در کل جهان کسی ز سرمایه ی خویش * اینقدر کنیز و برده آزاد نکرد
جود و کرم و بزرگواری داری * اندیشه ی ضد برده داری داری
هرچند هزار برده کردی آزاد * صد خیل غلام افتخاری داری
ای شاه مرا اسیر صیاد مکن * جز با قفس عشق ، مرا شاد مکن
آزاد نموده ای بسی برده ، ولی * من را به رضا ببخش و آزاد مکن
ای شاه دلم ز تو بسی کام گرفت * هر ساله به مژده ای ز تو جام گرفت
تبریک به تو ، که روز میلاد رضا * هرکس به تو مژده داد ، اَنعام گرفت
ای حاتم اهلبیت عصمت ، تبریک * ای میر و علمدار امامت ، تبریک
میلاد رضا و خواهرت معصومه * در این دهه ی فجر کرامت ، تبریک
والسلام – محمد حسین صادقی (غلام) – زرقان فارس
شما را به بازدید از وبلاگهای دیگرم نیز دعوت میکنم
فضائل الشهدا – شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
و باران که شعر نگاه من است - شعرهایم به فارسی
قسمتی از شعرها و نوشتههایم به زبان انگلیسی
خاطرات حضور در جبهههای نفت شهر و گیلانغرب
والسلام
ارادتمند و ملتمس دعا
محمد حسین صادقی – زرقان فارس
09176112253
چکامهای در سوک کُر و کُربال باستانی
*
میبرد از خاک تا افلاک
مرغ دل را جلوهای سیال
جلوهگاه رویش و پرواز
بالهای رود کُر ، کُربال
*
مثل یک رؤیای حاصلخیز
در حریم خواب و بیداری
این تجلیگاه آب و خاک
بوده در ذهن قرون جاری
*
مثل یاری ، خطهی کربال
خفته در آغوش رود کُر
سر نهاده با دلارائی
دشت آن بر دوش رود کُر
*
این کهن اقلیم جاویدان
بوده چون گنجی خدادادی
وعدهگاه سبز آب و خاک
جلوهگاه آب و آبادی
*
رود کورش بوده رود کر
در شکوه دولت کورش
بالهای رود کر بوده است
بالهای قدرت کورش
*
بوده مانند گهر ، کربال
چون نگین خطهی زرقان
بوده زرقان نیز با حشمت
چون نگین پارس در دوران
*
نالهها دارد به لب کربال
این زمان از مرگ رود کر
رنج و محرومیت و تبعیض
گشته از محنت ، سرود کر
*
کاش تدبیر و امید و عشق
با کلید سبز دانائی
میگشود از نو، چنان کورش
قفل این گنج اهورائی
والسلام
محمد حسین صادقی
زرقان فارس – اردیبهشت 1394