سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هوالجمیل

 

 

عشق و عاشق و معشوق

 

 

بشر پیوسته با دو غم ترسناک زندگی می‌کند.غمهائی بزرگ و احتمالی و محتوم :

الف ـ غم از دست دادن

ب  ـ غم از دست رفتن

از مهمترین غمهای نوع اول میتوان به سه غم زیر اشاره کرد:

 غم مال و غم عشق و غم عمر

یأس فلسفی تمام شعرا ریشه در این سه غم دارد،خیلی‌ها این غمها را تجربه نکرده‌اند ولی به محض اینکه قلم به دست می‌گیرند فوراَ سراغ یکی از این غمها ویا هرسه می‌روند، حتی بعضی وقتها وضع ظاهری خودشان را نیز به شکل و شمایل غمزده‌ها و مصیبت دیده‌ها و شکست‌خورده‌ها درمی‌آورند چون بازار این متاع گرم است و زودتر وارد دستگاههای موسیقی می‌شود. البته دلائل دیگری هم دارد.

چگونه می‌شود بر این سه غم مستولی شد و زمام عقل و زندگی را از آنها گرفت؟

این رشته سر دراز دارد ولی بطور خلاصه اشاره می‌کنم. دین برای تمام این غمها راه چاره دارد و اگر ما غم داریم یعنی دین درست و حسابی نداریم. نکته‌ی دیگری هم که قابل ذکر است این است که دین و عرفان یکی هستند (چنانچه عقل و عشق) ولی بعضی از عرفا و فقها و علما  آنها را از هم جدا کرده‌اند (به دلائلی).

 

غم مال

 انسان ذاتاَ فقیر است، کسی که دارد فقط توّهم داشتن دارد و کسی هم که ندارد فقط توهم نداشتن دارد. ثروت واقعی انسانها به جانی است که خداوند به آنها امانت داده‌است و دیگر هیچ. حال اگر می‌خواهد به غنا (و ثروت لایزال) برسد باید از داشتن و نداشتن بگذرد و این یعنی زهد. خیلی‌ها زهد را جور دیگری معنا می‌کنند. زهد یعنی دل نببستن به داشته‌ها  و دل ندادن به نداشته‌ها. غنا در بی‌نیازی است و «صمد» یکی از بزرگترین صفات و اسماء خداوند است. پس هرکه بی‌نیازتر است (نه داراتر) به خداوند نزدیکتر است.

 

غم عشق

اگر تمام جهان را جلوه‌ای از ذات باریتعال بدانی همیشه وصلی و عاشق می‌مانی و غم از دست دادن معشوق را نداری. معشوق مجازی وجود ندارد. تمام عشقها حقیقی است. اما هوس و هرزگی، عشق نیست تا بخواهد مجازی خوانده شود. کسی که در جلوه‌های زیبای خداوند یعنی معشوقهای ازلی حل شده خودش هم معشوق است هم عشق، هم  عاشق. و....

 

غم عمر

غم «از دست رفتن» در ذات بشر وجود دارد و هیچکس بجز مجاهدین فی سبیل الله نمی‌تواند بگوید من این غم را ندارم حتی عرفا و زهاد بشرط پیروزی در جهاد اکبر. لذا اینگونه است که شهدا مقامی بزرگ نزد پروردگار دارند و «عند ربهم یرزقونند». وقتی بحث از روزی خوردن پیش می‌آید ذهن شکم پرست ما به فکر غذاهای مادی می‌افتد ولی «روزی» شهدا از نوع اداره کردن امور هستی و برخورداری از قدرت خداوندیست.

 

یادشان بخیر ، بچه‌های جبهه ، اکثراَ اینگونه بودند. غم مال و غم عشق و غم عمر برایشان حل شده بود و جمعشان «مدینه‌ی فاضله» را تداعی می‌کرد. اگر ما پیوسته آنها را در یاد و خاطر داریم و روزمان بدون یاد آنها شب نمی‌شود بخاطر همین مسائل است.جبهه خوب بود اما جنگ برود که برنگردد چون بهترین معشوقها و عشقها و عاشقها را از ما گرفت هرچند آنها به وصال واقعی رسیدند.

 

نکته‌ی آخر اینکه مهمترین غمی که باید داشته باشیم و نداریم غم «از دست دادن ایمان» است که در دیوان شعرای سلف و خلف حجم کمی را اشغال کرده و در بین مردم نیز جایگاهی کوچک و مقطعی و گذرا دارد. در اصل بزرگترین دارو برای درمان و غلبه بر تمام غمهای قبلی همین غم است. والسلام

محمد حسین صادقی

قم – 12/10/1385

 




لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یا امام حسن مجتبی اشفع لنا عندالله
پیوندکهای ثمردار و آرامبخش
لزوم اتحاد مسلمین و داشتن حق وتو در سازمان ملل
[عناوین آرشیوشده]