هوالجمیل
شکسته حرمت ایثار و این حکایت نیست
که بطن جامعه را غیر از این روایت نیست
در این ولایت پر نعمت و پر امنیت
که عشق خلق شریفش بجز «ولایت» نیست
چرا شراره ی تبعیض میکند غوغا
چرا به بسط عدالت، کمی عنایت نیست
چرا زمانه پر از اختلاس قارونهاست
که حرص و دزدی این دسته را نهایت نیست
به اوج رفته گروهی ز پلهی چپ و راست
که ویژهخواریشان کمتر از جنایت نیست
نه کمترند ز داعش، خوارج این قوم
که روح فاسدشان قابل هدایت نیست
به غیر فقر و گرانی و یأس و بیکاری
برای نسل جوان بسته ی حمایت نیست
به رغم آنهمه خدمت که صالحان کردند
چرا ز روح ادارات ما رضایت نیست
اگر که حق خودت را طلب کنی، بیشک
بجز سفارش و رشوه، گرهگشایت نیست
مگر که نیست همان مهد لالهها، این خاک؟
اگر که هست، چرا حرمت و رعایت نیست
پیام روح خدا و مرید جانبازش
بجز بصیرت و خدمت، بجز درایت نیست
اگرچه جنس غزل رازناک و رؤیائی است
زبان درد صریح است و با کنایت نیست
کلید دولت تدبیر ، معضلی نگشود
برای آتیه، این زُمره را کفایت نیست
والسلام
محمد حسین صادقی / آذر 95